مجتمع صنعتی نوین ساخت
این گروه تولیدی و صنعتی فعالیت خود را در سال 1382 با هدف ایجاد و گسترش زمینه استفاده از مصالح نوین ساختمانی ، علی الخصوص بتن سبک آغاز نمود . لطفا جهت سفارش ماشین آلات و یا مواد اولیه بتن سبک با شماره : 09135445400 تماس حاصل فرمایید
سلام یاس عزیزم . ۱/ کلی خوشحالم از آشنایی باهات . ۲/ اسمت خیلی قشنگه ، من عاشق اسم یاس و گل یاسم . ۳/ شاعر میگه : چون خدا تنهایم ... او در تنهایی خود تنهاست ، من در ازدحام آدمیان ... ۴/ بازم شاعر میگه : دلا خو کن به تنهایی ، که از تن ها بلا خیزد ... سعادت آن کسی یابد که از تن ها بپرهیزد ... ( خیلی اینو قبول ندارم ) ۵/ بلاگت خیلی خوشگله . سهیل کار خیر کرد ، چون باعث شد با بلاگ های نازی مثل بلاگ تو آشنا بشم ... ۶/ از لطف و محبتت کلی ممنونم و آرزوم اینه که دوستای خوبی برای هم باشیم .۷/ واست آرزوی بهترین ها رو دارم . فعلا . موچ موچ
گاهی فکر می کنم از تنهاییم لذت می برم ٬ خیال می کنم چنان چون منی اینچنین ترشیده خیال ٬ خوشترش آن است که دور باشد از جماعت زندگان ٬ اما بعد که فکر می کنم اگر همه این ٬ خیالکی باشد ٬ چه می دانم توهمی باشد که آن نیروی بی کران مسلط ٬ توی سرم فرو کرده است تا من هم به خیال خودم لذتی داشته باشم٬ دلم می خواهد از سرم بیرونش کنم ... چه فرق می کند حالا که او تک و تنها کیف خودش را می کند و همه ما را می چرخاند.
سلام٬امیدوارم خوب باشین ٬ نوشته ی زیبایی بود ... لذت بردم ٬ پیش منم بیا ... در پناه آسمان bye bye honey
به نام خداوند عاشق ها
خیلی زیبا منویسید
امیدوارم موفق باشید
ادامه بدهید
سلام . خوبی . قشنگ نوشتی :) خسته نباشی . ما هم به روزیم / قربانت ..سهیل
----- چه ساده و قشنگ ----
سلام یاس عزیزم . ۱/ کلی خوشحالم از آشنایی باهات . ۲/ اسمت خیلی قشنگه ، من عاشق اسم یاس و گل یاسم . ۳/ شاعر میگه : چون خدا تنهایم ... او در تنهایی خود تنهاست ، من در ازدحام آدمیان ... ۴/ بازم شاعر میگه : دلا خو کن به تنهایی ، که از تن ها بلا خیزد ... سعادت آن کسی یابد که از تن ها بپرهیزد ... ( خیلی اینو قبول ندارم ) ۵/ بلاگت خیلی خوشگله . سهیل کار خیر کرد ، چون باعث شد با بلاگ های نازی مثل بلاگ تو آشنا بشم ... ۶/ از لطف و محبتت کلی ممنونم و آرزوم اینه که دوستای خوبی برای هم باشیم .۷/ واست آرزوی بهترین ها رو دارم . فعلا . موچ موچ
گاهی فکر می کنم از تنهاییم لذت می برم ٬ خیال می کنم چنان چون منی اینچنین ترشیده خیال ٬ خوشترش آن است که دور باشد از جماعت زندگان ٬ اما بعد که فکر می کنم اگر همه این ٬ خیالکی باشد ٬ چه می دانم توهمی باشد که آن نیروی بی کران مسلط ٬ توی سرم فرو کرده است تا من هم به خیال خودم لذتی داشته باشم٬ دلم می خواهد از سرم بیرونش کنم ... چه فرق می کند حالا که او تک و تنها کیف خودش را می کند و همه ما را می چرخاند.
خیــــــــــــــــــــلی قشنگ بود ...
عالی بود