.:: یاس وحشی ::.

برگی از طبیعت انسان

.:: یاس وحشی ::.

برگی از طبیعت انسان

... ...


پ.ن: تا بعد ...

یک قطعه


نمی دانم ...
تو مثل روزی بودی که از دل شب رویید
یا شبی که از دل روز رویید
هر چند ...
من فقط تشنه ی یک شکفتن بودم
و شکفتی ...

¤ پ.ن‌: برای تو که یک بار آمدی و هزار بار رفتی ...

گوش کن ...


عزیزم ...
روزی که رفتی همه ی آمدنها بوی رفتن گرفت
و همه ی ماندنها بوی دروغ ! ...
و من انسانی دیگر شدم ...
انسانی کهنه تر ...
و شاید تازه تر ...

پ.ن: ...