.:: یاس وحشی ::.

برگی از طبیعت انسان

.:: یاس وحشی ::.

برگی از طبیعت انسان

سرفصل اعتراض

 
 
 
¤ برای اتحاد عقیده ها هیچ راهی نیست ، چون همه ی ما فرزندان تضادیم !
اساس انسان بر تضاد بنا شده ...
بخشی از خدا و بخشی از لجن !
روحی متعالی و جسمی یک بار مصرف ...
شاید مقصر همه ی جنگها خدا باشد که ما را متضاد آفریده / ...
 
پ.ن: من و تو تضادمان ، فقط در یک دندگی توست عزیزم ...
 

mock orange

¤ راست میگفت .
خیلی وقت بود مرده بود . 
می گفت مدتهاست شبها وقتی سرش را روی بالش می گذارد ، 
نمی تواند امروزش را از دیروز تشخیص دهد ...

همان آدم دیروزی بود که می خوابید / میگفت از این حس متنفر است در حالی که انگار حس هفتم لاینفک وجودش شده باشد

آنقدر سرو صدا توی کلش می چرخید که حتی نمی توانست درست حرف بزند !!!

 

عاشقانه Nام

 

¤ از اینکه نیستی / هیچ کس نمی فهمد من غمگینم / ...
هیچ کس نمی فهمد زندگی ام سخت می گذرد .

خلوت های من پر شده از نبودن تو / نه نه ... پر شده از غصه ی نبودن تو ...

میدانم زندگی تو هم همانقدر تلخ است که زندگی من 
و هر دوی ما به یک اندازه مغروریم .
آنقدر که راضی به کشتن آرامش خلوت هایمان شده ایم .

 

پ.ن: تو / ... معمایی که هنوز نتوانستم صورت مسئله اش را پاک کنم .

حس بی حسی

 

¤ داشتن احساس درست نسبت به هر چیز
کمک می کند تا تصمیم درستی نسبت به آن چیز یا آن رفتار بگیریم !
و داشتن احساس درست
مهارتیست که خانواده باید به انسان تزریق میکرد ...
 
¤ باید یاد میگرفتم دقیقا کی باید احساس تنهایی کنم ، کی احساس خوشبختی ، کی احساس دلتنگی بکنم و کی احساس غرور و ...
 
برای من که همه ی احساسات زندگی ام قاطی پاتی شده
فقط خانواده ام ( ویا شاید اصلا) مقصر نیست ...
 
مقصر ، لحظاتیست که که هیچ احساسی ندارم !
درست مثل الان که میتوانم احساس خوشبختی بکنم ولی هیچ احساسی ندارم !
 
پ.ن : وقتی سرخط نوشته ای رو توی ذهنم گم کنم ... عجیب خواب آلود می شوم