سلام
این تیکه رو از توی نوشته هام براتون مینویسم
«...بابا به کی بگم؟! چرا آدما که بزرگ میشن تمام زیبایی های کودکی رو از یاد میبرن.
زیبایی لحظه هایی رو که توی بغل پدر بودیم.. زیبایی لحظه هایی که مادر برامون
قصه تعریف میکرد؟!
و زیبایی لحظه هایی که با بزرگتر ها شوخی می کردیم ولی آنها تنبیهمان میکردن
و ما میرفتیم گوشه ای و گریه میکردیم...
آیا زیبایی ها هم با زمان میگذرند و کهنه میشوند؟؟
یا آنها هم مرگ دارند
مثل گل؟!..
(.......)
من دوست ندارم همرنگ این جماعت باشم
جماعتی که رونشنفکران برای دیده شدن باید بمیرند!!
وقتی مردند حتی چرک نویسهاشون هم به عنوان یادگار یا چه میدونم..به
عنوان اثر ادبی ثبت میکنن»
امیدوارم شما هم با من هم عقیده باشید
سلام .. درست میگین ...
به خاطر همینه که بچه ها اینقده دوست داشتنی هستن
... من که نمی تونم ازشون جدا بشم ...
اما گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو :))
شاید باید یاد بگیریم صداقت دنیای بچه گی رو با خودمون به دنیای بزرگا بیاریم.راستی اون گلا که از اون بالا می ریزن پایین چقدر خوشگلن!عطر آگین شدم.
سلام
یه تیکه را یادت رفت ما تمام اون اضطرابهای شیرین زود بزرگ شدن را هم از یاد بردیم
موفق باشی
سلام
یه روزی از آسمون سرزمین منم یاس میبارید
ممنونم که اومدی.خوشحالم کردی.دوستدارت .یاس سفید
پاک بمان و استوار.
یاس همه جا پیدا نمیشه.خود بودنش را باور کن.
سلام .
این کوچواوهه چقدر جینگوله . آی انقدر دوست دارم یه ربع این تو بقلم باشه .
انقدر گازش می گیرم که گریش در بیاد .
من خیلی موافقم - اینجا قشنگ بیده چون گل بارومنه
سلام
زیبایی اگه فراموش بشه مرگ می اره . خدا نکنه چیزی از ذهن ما بره حتی کودکی با یه دنیا خاطره ای که نمی تونستیم به یاد بسپاریم
پیش من بیا خوشحال میشم
سلام...وقتی بزرگ میشیم خوبه که گاهی لااقل یه یادی ازون وقتا بکنیم چون در ظاهر بزرگ شدیم اما هنوز تو تنهاییامون یاد اون وقتا میافتیم...شاد و برقرار باشی عزیز.
متاسفانه با تو مخالفم انسان در گذار زندگی نقش هاش عوض میشه .انسان خواسته هایش و لذت هایش تغییر می کند.