.:: یاس وحشی ::.

برگی از طبیعت انسان

.:: یاس وحشی ::.

برگی از طبیعت انسان

دو کلمه با خدا‌!


خدایا ...
می دونم ...
هر چی بلا سرم اومد حقم بود ...
من یادم رفته بود که میشه از تو کمک خواست ...
من یادم رفته بود که اگه دستمو به طرف تو دراز کنم ...
  هزار بار دستمو می گیری ...
یادم رفته بود چقدر مهربونی ...
همه ی اینا یادم رفته بود ...
دستمو به طرف کسایی دراز کرده بودم ...
که خودشون هم دستشون به جایی بند نبود ...!


همه ی ما یادمون رفته که تو کی هستی ...
یادمون رفته تو خدایی ...
خدایا دستمو بگیر ... !

نظرات 13 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:31 ق.ظ http://www.golyab.com

مهدی جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 08:37 ق.ظ http://www.golyab.com

سلام .جالب بود. به ما هم سر بزن.موفق باشی

نازنین جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 10:23 ب.ظ http://blackrose.blogsky.com

اول از همه سلام میکنم به دوست عزیزم
یه مدتی است که نیومده بودم پیشت من را ببخش
آسمان آبی من مرتب بهانه تو را میگیرد
مطلب زیبایی بود مثل همیشه
دوست آسمانی تو

گندم یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:32 ب.ظ http://gandom.blogfa.com

سلام من اولين باره که اينجا ميام وبلاگت خيلی قشنگه موفق باشی

من خودم و مسعود یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:33 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

افسوس که ۴روز دیگه باز یادمون میره ...

منتظر سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:25 ق.ظ

سلام بر یاس وقتی وبلاگتون را کنار یک سری وبلاگهایی دیدم که..... بهر حال... گفتم اسمش قشنگه ولی چرا اینجاست.. وقتی اومدم و دیدم که نوشتید ..دوکلمه با خدا ..دلم گرفت اخه همین دوکلمه ها کلی سیرو سلوک داره... من در طی روز این قدر از این دو کلمه ها بهش میگم.... اونقدر با مصدر عشق حرف میزنم .. امید دارم همیشه از این دو کلمه ها به عشق بگی... این تحوله که درک میکنی بلاهای مابا کمک گرفتن از خودش حل میشه... امشب همسر من هم به من یاد اوری کرد من که همیشه میگفتم توکل توکل داشت یادم میرفت که همیشه در هر مورد جزیی هم اون هست و میمونه .. برای دل من و ما .... یاس.... مثل عطر یاس باشید و ماره ارمش دل بنده های خدایی باشی که عاشق بنده هاش هست ..با اجازتون باز هم به وبلاگ شما سر میزنم .... خدا یار و نگهدار همه ما با شد

منتظر سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:29 ق.ظ

باز هم سلام یاس... گفتم منم یه دوکلمه به خدا بگم .... با اجازه بنده او....
خدایای عزیزم وقتی از هر مرحله امتحان سخت منو گذروندی .. گفتی بزار امتحانش کنم ببینه تحملشو.... دیدی و دیدم که عاشق ترم کردی و وابسته ترم... که فهمیدم تو به یادمی و و به من توجه میکنی.... وقتی نعمت هایت را بهم دادی ترسیدم نکنه ازت غافل شم که بی تو یاد تو من هیچ بزرگم..... باز هم شکر کردم که این ترس از دوری تو نعمتی برای منه کمترینه..... خدایا من را به خودم وامگذار که زندانی حصار تنم...... اللهی و ربی من لی غیرک

شایان پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 04:53 ب.ظ http://0800.blogsky.com/

خدا هیچکس رو محتاج غیر خودش نکنه

هیچکس پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:57 ب.ظ http://1360.blogsky.com

مطمئن باش خدا کمکت می کنه

امید عرب جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.tur2.com

سلام دوست من در حال وبگردی بودم که با وبلاگ شما آشنا شدم . تبریک میگم وبلاگ جالبی دارید. برای شما آرزوی موفقیت میکنم.

مهدی یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:50 ق.ظ

ممنون از زحماتی که کشیدی.واقعا هشتار خوبی بود.موفق وموئد باشی.

سارا دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:10 ق.ظ http://sara20.blogska.com

سلام
از اینکه به وب من سر زدی ممنون
وب جالبی داری
برات آرزوی موفقیت میکنم .

مهرنوش سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:16 ب.ظ

مرسی عزیزم امیدوارم که ازخدا هرچی که میخوای بهت بده ازت خواهش میکنم که برای من با اون قلب مهربونت دعا کنی
عزیز این اسمت (یاس) منو یاد فاطمه زهرا(س) میندازه.
خیلی جالب بود خسته نباشی.

* دوستت دارم*



خداحافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد