من اعتراف نمی کردم .
.
پیشترها اعتراف برایم غیرممکن بود !
کم کم از غیرممکن به سخت تنزل کرد ...
و کمی بیشتر که گذشت ، از سخت به اکنون من .
.
اکنون برای خودم هزاران بار اعتراف کرده ام و برای دیگران صدها هزار بار ...
.
آدم رازداری بوده ام برای دیگران ... نه برای خودم ... و این خیانت بزرگی بوده از من به من !
.
پ.ن : خدایا چگونه خیانت هایم را خواهم بخشید .
سلام چطوری؟
اعترافهای تکان دهندهای بود!
مواظب خودت باش
بیا ازاین طرفا!!!!!!!!!!!!!
واسه تبادل لینک موافقی؟
لینکت کردم